حق حیات، حق آزادی، حق دفاع ازحقوق سیاسی، مدنی، اجتماعی وحق تساوی در برابر قانون شامل حقوق بشری میباشند. حقوق بشر بزرگترین دستاورد بشر درعرصه انسانیت، حقوق وآزادیهای انسان است.
بزرگترین ووالاترین ارزشهای جهان معاصر، همان ارزشهائی اند كه در فهرست حقوق بشر درج شده اند، با همین ارزشهاست كه تمام پدیدههای دیگر ارزیابی میشوند.
رابطه آزادی وحق، رابطه خیلی نزدیك وبه هم پیوسته است. حق وآزادی دو روی یك سكه اند، حق اگرمحفوظ باشد، ولی آزادی برای اجرای آن نباشد، بازهم انسان نمی تواند به حق خود برسد. بنابرین وقتی اگر به فهرست حقوق بشرنگاه داشته باشیم میبینیم كه حقوق بشر عبارت ازهمان حقوقیست كه انسان ازبدو خلقت جهت بدست آوردن آن تلاش نموده است.
نخستین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر، متضمن حق حیات وآزادی است.چنانچه در ماده اول آن اعلامیه كه درده دسمبر سال 1948 میلادی درمجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده چنین مشعر است: ( تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند وازلحاظ حیثیت وحقوق باهم برابر اند، همه دارای عقل ووجدان میباشد وباید نسبت به یك دیگر با روح برادری رفتار كنند). آیا اسلام مخالف حق حیات است وآزادی را از مردم سلب مینماید ؟
درحالیكه د رماده دوم اعلامیه اسلامی حقوق بشر كه توسط وزرای امور خارجه سازمان كنفرانس اسلامی در 15 اسد سال 1369 ه ش در قاهره به تصویب رسید چنین آمده است: (الف: - زند گی موهبتی است الهی وحقی است كه برای هر انسانی تضمین شده است. وبرهمه افراد وجوامع وحكومتها واجب است كه از این حقوق حمایت نموده ودرمقابل هر تجاوز علیه آن ایستادگی كنند وجایز نیست كشتن هیچ كس بدون مجوز شرعی.
ب: - استفاده از وسیله ای كه منجر به ازبین بردن سرچشمه بشریت بطور كلی یا جزائی گردد، ممنوع است ).
هكذا بزرگترین واساسی ترین دغدغه حقوق بشر حق حیات است. دراینجا بهتر به نظرمیرسد كه ترجمه یكی از آیات قرآن عظیم الشان را نیز از نظربگذرانیم:
ترجمه: ( هركس انسانی را بدون ارتكاب قتل یافساد درزمین بكشد، چنان است كه گوئی همه انسانها را كشته است). این آیه مباركه احترام به حق حیات را دراسلام به اثبات میرساند. اسلام حتی حق خود كشی را برای انسانها نمیدهد تا خود فرد حق گرفتن حیات را از خود داشته با شد. پس حق حیات چیزی تازه وكشف تازه در قالب حقوق بشر نیست واسلام این حق را برای انسان صدها سال قبل قایل بوده وفرامین متعدد الهی برای احترام نمودن این حقوق انسانی نازل گردیده است. اما متأسفانه ماكسانی را میبینیم كه داد از اسلام ومسلمانی میزنند اماكاری را انجام میدهند كه ازنظر مسلمان و غیر مسلمان آن عمل مردود است.
پس چطور بالای همچو افراد اعتماد كرد؟ طفلی كه رونده مكتب باشد، شخصی كه دنبال پیدا كردن روزی حلال برای خانواده خویش باشد ودهها نماز گزار كه در حین ادای فرایض دینی با شد چه تقصیر دارند. كه قربانی حملات انتحاری میشوند وهمچو اشخاص وحشی پاداش بهتری راهم میخواهند. اما قبل از انجام عمل خود فكر نمی كنند كه این عمل آنها توسط آیات قرآن منع قرار داده شده است واین هم واضح است كه اعطاء نمودن وگرفتن حیات جزحق خداوند (جل جلاله) حق كسی دیگری نمی باشد. در آخرسخن با ید گفت امروز به نام اسلام اعمال ناروای زیادی صورت میگیرد. حملات انتحاری وتعبیه ماینهای كنارجاده یكی ازاین اعمال میباشند. آنها درحالی این عمل ناروا را انجام میدهند كه اسلام به حیات انسانها بزرگترین اهمیت را قایل است.
طالبان كه خود را گویا داعیان اسلام قلمداد نموده اند با این نوع اعمال وقرائتهای ناپسند خویش اسلام این دین مقدس آسمانی را دراذهان جمعی بشر دین خشونت، تحجرو... جلوه داده واز روند روبه رشد امروزین جوامع بشری آنرا متأثر ساخته اند، درحالیكه اسلام دین كامل آسمانی است. كه برای تمام نیازها ومقتضیات انسانها درهرزمان ومكان ارشادات معتبر، متبركه وانسان سازرا با خود داشته واین برمردم مسلمان افغانستان بخصوص علمای دینی است. كه با ادای مسئولیت ومكلفیت های دینی واعتقادی شان ارزشهای واقعی دین اسلام را برای مردم وجامعه بازگونموده ودرمقابل این پدیده شوم (انتحار) موقف وموضع مشخص اتخاذ نمایند.
نویسنده: وفائی
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1271